زرتشت پیامبر باستان مطلب ارسالی ازمهدی
بچه های کامپیوتر دانشگاه آزاد شهرقدس
ما آمده ایم تا از دل خستگی هامان بگوییم و از دل شکستگی هامان
درباره وبلاگ


میثم اویسی دانشجوی نرم افزار(دانشگاه شهرقدس) امیدوارم مطالبی که در این وبلاگ قرار داده میشه باعث بالا رفتن اطلاعاتتون بشه
نويسندگان

زمان زندگانی او 1500 تا 3000 سال پیش از میلاد گفته می شود. پیامبری که از گفتارش بزرگانی چون فیثاغورث-ارسطو-افلاطون و ... با افتخار و غرور یاد کرده و راجع به فلسفه وی سخن گفته اند. نیچه مرد برتر یا ابر انسان را در وجود زرتشت یافته و در کتاب "چنین گفت زرتشت"از او به عنوان شخصیت نمادین برای کاوش و درک معنای نسبت خدا و انسان و دین و اخلاق و فلسفه و علم و تمامی وجه معنوی انسان استفاده می نماید. زرتشت انسان موحدی بود که بر علیه خرافات و موهومات زمان خود قیام و به تبلیغ پندار و گفتار و کردار نیک پرداخت. سرودهای زرتشت به گاثه ها معروف است که با صدای خوش و آهنگین خوانده می شود و هفده قطعه می باشد. سایر بخش های اوستا به زرتشت ارتباطی نداشته و بعدها به آن اضافه شده است. زرتشت از کودکی نزد معلمی به نام برزین به کسب علم و معرفت پرداخت.آموزه های برزین او را به مدت ده سال به تفکر و اندیشه وا داشت. روزی هنگامی که بر فراز کوه به آسمان نظر دوخته و غروب خورشید را می نگریست ناگهان به حقیقت و اصلی بزرگ آگاهی یافت و جانش آکنده از شادی و لبریز از سرور و بهجت شد. او اندیشید همان گونه که روز را همواره روشنی هست و تاریکی در آن راه ندارد و شب را همواره ظلمت است و به روشنی نمی رسد، نیکی نیز پیوسته نیک است و زشتی همواره زشت. نخستین پیرو زرتشت پسر عمویش مدیوماه بود که مدت ده سال تنها یاور او به شمار می رفت. زمانی که آغاز رسالت نمود متنفذان، روحانیان و نجبا انجمن نمودند و رای به تبعید زرتشت دادند. او به همراه خاندان خود پدر،مادر،پسران و دختران،عموزاده اش مدیوماه و شاید معدودی از پیروانش از موطن خود که در شمال و ایرانویج واقع بودرها کرده و به سوی جنوب شرقی روان شد. و سر انجام به قلمرو پادشاهی گشتاسپ می رسد. به کاخ شاه می رود و از آیین خود می گوید و از او می خواهد تا به دین اهورایی وی در آید. گشتاسپ به وزیر خود جاماسپ امر می کند تا به عقاید زرتشت رسیدگی کند. جاماسپ خود فریفته اصول اخلاقی و آیین ساده و اصول استوار پیامبر شده و نظر موافق خود را ابراز می کند. گشتاسب نیز دین تازه را می پذیرد. فرشوشتر برادر جاماسپ نیز دین تازه را قبول می کند و بدین ترتیب دین زرتشت رسمیت پیدا می کند. زرتشت سه پسر به نام های ایست واستر- اوروتت نر- خورشید چهر (هور چیثر) و سه دختر به نام های پوروچیستا – فرنی – تریتی داشت .زرتشت دو یا سه بار ازدواج کرده است که یکی از همسرانش دختر فرشوشتر به نام هودی Hvovi بوده است. و جاماسپ آن حکیم بزرگ با دختر کوچک زرتشت به نام پوروچیستا ازدواج کرد و موقعیت خود را استوار نمود. زرتشت ،گشتاسپ را از دادن خراج به تورانیان منع نمود. ارجاسپ پادشاه تورانی در دومین حمله خود به بلخ خرابی بسیاری وارد کرد. در این هنگام گشتاسپ در پایتخت نبود و چون ایرانیان هزیمت یافتند ، زرتشت در آتشکده انوش آذر برای پیروزی شان دعا می کرد. که یکی از تورانیان به نام تور برادروش از پشت به وی حمله کرد و سرانجام در سن هفتاد و هفت سالگی کشته شد. در این ماجرا لهراسپ پدر شاه و زرتشت و همراهانش در آتشکده کشته می شوند، همسر گشتاسپ که زنی دلیر و خردمند بود خود را به گشتاسپ رسانیده و شرح غم انگیز ماجرا را بیان می کند. فردوسی از زبان همسر گشتاسپ هنگام رو به رو شدن با شوهرش چنین می گوید: منظور از هیربد پیامبر است
 


سپاهی ز توران بیامد به بلخ / که شد مردم بلخ را روز تلخ
همه بلخ پر غارت و کشتن است / وز ایدر تو را روی بر گشتن است...
شهنشاه لهراسپ در شهر بلخ / بکشتند و شد روز ما تار و تلخ
وز آنجا به نوش آذر اندر شدند / رد و هیربد را همه سر زدند

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: